آخرین مطالب
امکانات وب
خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان...
ما را در سایت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6kianajan13952 بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 10 فروردين 1396 ساعت: 20:08
کیانا جان ، باید واکس شش ماهگیتو 30 اسفند میزدی ولی به خاطر سال جدید تا 5 فروردین همه جا تعطیل بود و مجبور شدیم 5 فروردین واکسنت را بزنیم.ساعت 10 صبح در اصفهان ، درمانگاه حضرت علی (من و بابایی و مامان زهرا و بابا مصطفی شما را بردیم)قبل رفتن از خانه بهت 15 قطره استامینافن دادم ، آقای دکتر خیلی خوب وا خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان...
ما را در سایت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6kianajan13952 بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 10 فروردين 1396 ساعت: 20:08
کیانای عزیزم الان شش ماه و نه روزه شدی و یاد گرفتی که حالت چهار دست و پا بگیری و یکم بپری جلو و چیزهایی که میخوای بگیری البته اگه روی پتو باشی ترجیح میدی پتو رو بکشی سمت خودت و به وسایلی که میخوای برسی[ موضوع : ] خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان...
ما را در سایت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6kianajan13952 بازدید : 25 تاريخ : پنجشنبه 10 فروردين 1396 ساعت: 20:08
کیاناجانم الان پنج ماه و هجده روزت هست و امروز با باباجون اسحق رفتیم پیش دکتر کهن تا یک چکاپ کلی دختر نازم را بکنه و خدا رو شکر همه چیز خوب بود. و شما هم کلی توجه به اطرافت میکردی و خوشحال بودی.( دکتر بهت گفت خوب حالا دخترمون یه سرفه برامون بکنه و جالب این بود که شما هم سریع سرفه کردی. وقتی داشت صدا خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان...
ما را در سایت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6kianajan13952 بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1396 ساعت: 12:06
پرنسس نازنین من ، برای اولین بار در پنج ماه و بیست و پنج روزگیت در مراسم عروسی شرکت کردی. عروسی دختر عمه بابایی بود(فاطمه= دختر عمه مریم) و شما با تعجب به همه جا نگاه می کردی و برات همه چی شگفت انگیز و قشنگ بود. بغل همه می رفتی و برای همه ذوق می کردی.(کیانا خانم دختر نازمن از پنج ماه و یازده روزگیت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان...
ما را در سایت خاطرات بهار زندگیمان کیاناجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6kianajan13952 بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 1 فروردين 1396 ساعت: 12:06